به گزارش شهرآرانیوز، تیمهای فوتبال بارسلونا و پاریسنژرمن از ساعت ۲۲:۳۰ فرداشب (چهارشنبه، ۹ مهرماه ۱۴۰۴) در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم میروند.
در شامگاه نهم مهر، ورزشگاه المپیک لوییس کامپانیس بدل به صحنهای خواهد شد که در آن دو غول قاره، بارسلونا و پاریسنژرمن، برای اثبات برتری خویش گام در میدان مینهند. این دیدار نه فقط یک مسابقه فوتبال، که جدالی است از جنس روایتهای حماسی؛ جایی که تاکتیک و احساس، تجربه و جوانی، درهم میآمیزند تا سرنوشت تازهای در دفتر لیگ قهرمانان رقم بخورد.
بارسلونا، با چهرهای نونوار و روحی جستجوگر، فصل را امیدوارکننده آغاز کرده است. شاگردان هانسی فلیک با پاسهای کوتاه و گردش بیامان توپ، همچون جویباری زلال زمین را در اختیار میگیرند. اما غیبت نامهایی بزرگ - از تراشتگن تا گابی و رافینیا- سایهای بر سر اردوگاه کاتالان انداخته است. حالا وظیفه پاسداری از دروازه بر دوش سزنی است؛ سنگربانی که باید در نخستین آزمون بزرگش، همچون دیواری استوار برابر طوفان پاریسی بایستد.
در آن سوی میدان، پاریسنژرمن با جام قهرمانی اروپا بر دوش، پا به این رقابت میگذارد. قهرمانی برایشان نه خاطره، که زخمی تازه است که باید مدام مرهمش کنند. اما تقدیر هم یقه پاریسیها را گرفته: مصدومیت دِمبله، مارکینوش، و حتی خویچا کرواتسخلریا دستهای مربی را بسته است. در عوض، تجربه قهرمانی و اعتماد به نفس، همچون زرهی محکم آنان را از فرسایش روحی محفوظ نگاه میدارد.
نبرد اصلی، در مرکز زمین شعله خواهد کشید. بارسلونا با پدری و دییونگ به دنبال برتری در میانه است؛ میانهای که به مثابه قلب تپنده میدان عمل میکند. اگر این قلب با ریتم کاتالانی بتپد، بازی زیر فرمان آبیاناریها قرار خواهد گرفت. یامال، پسرک معجزهگر، با بازگشتش نوید برق و جرقه در جناحها را میدهد؛ جایی که میتواند با یک حرکت انفجاری نظم دفاعی حریف را در هم بشکند.
در مقابل، PSG احتمالاً با آرایشی محتاطانهتر به میدان میآید؛ سه هافبک میانی که همچون سپری آهنین جلوی ضربان بارسلونا صف میکشند. ضدحملات سریع و برشهای ناگهانی، ابزار اصلی پاریسیها برای گشودن دروازهای است که هنوز جای پایتر اشتگن در آن خالی است. اگر سرعت و دقت در کنارهها به خدمت گرفته شود، هر اشتباه کوچک بارسایی میتواند به خنجری بدل شود که قلب میزبان را میشکافد.
بارسلونا در عین درخشش، آسیبپذیر است. نبود دروازهبان اول، مصدومیتهای پیاپی، و فشار روانی بازی خانگی در ورزشگاهی که هنوز با آن خو نگرفتهاند، وزنهای سنگین بر دوش فلیک است. اما در همان حال، مالکیت توپ، همدلی جمعی، و بازگشت یامال همان سپر و شمشیرهایی هستند که میتوانند سرنوشت را به سودشان رقم بزنند.
پاریسنژرمن نیز اگرچه زخمخورده از مصدومیتهاست، اما همچنان تیمی است که نفس قهرمانی در جانش جاری است. آنان استاد ضربه زدن در لحظه مناسباند؛ کافی است بارسلونا یکدم از فشار بکاهد تا موجی از پاریس بر سرشان فرود آید. با این همه، کاهش گزینههای هجومی و فشار بازی خارج از خانه، کابوسی است که ممکن است خواب شیرین پیروزی را از آنان برباید.
این دیدار میتواند شبی باشد که به یاد بماند. صحنهای که در آن بارسلونا با جادوی پاس و ریتم به دنبال شکستن سپر پاریسی است و پیاسجی با تیغ ضدحمله، چشم به فرصتهای اندک، اما مرگبار دارد. اگر فلیک بتواند قلب میدان را در مشت بگیرد، بارسلونا میتواند با یک یا دو گل برنده شود. اما اگر پاریسیها در سنگر دفاعی خویش پایدار بمانند و ضربات برقآسایشان را به مقصد برسانند، همه چیز ممکن است.
در پایان، این بازی چیزی فراتر از یک مسابقه است؛ روایتی است از دو فرهنگ فوتبالی، دو فلسفه در تضاد. یکی میخواهد با زیبایی و کنترل جهان را فتح کند، دیگری با واقعگرایی و دقت ضربه بزند؛ و شاید همین تضاد است که باعث میشود چشمها به المپیک لوییس کامپانیس دوخته شود؛ جایی که شعر و تاکتیک، هیجان و استراتژی، دست در دست هم میدهند تا یک شب جاودانه خلق شود.